-

نبود تئوری‌های کامل و نقش تناقض‌ها

ما نمی‌توانیم، تئوری‌ای پیدا کنیم، که همه‌ی پدیده‌های حسابداری را توضیح داده و پیش‌بینی کند. دلیلش این است که تئوری‌ها، تبیین‌های ساده شده‌ای از واقعیت هستند و جهان، پیچیده و در حال تغییر است. نظریه‌پردازان، تلاش می‌کنند یک طبقه از پدیده‌ها را توضیح دهند و پیش‌بینی کنند و در نتیجه، تلاش می‌کنند در مفروضات‌شان، متغیرهای مشترک آن طبقه را لحاظ کنند.

نتیجه این می‌شود که ویژگی‌های مربوط به یک مشاهده‌ی خاص، یا زیرمجموعه‌ای از مشاهدات که با کل طبقه مشترک نباشند، نادیده گرفته می‌شوند و در مفروضات تئوری، لحاظ نمی‌شوند. نادیده گرفتن این ویژگی‌ها ضرورتاً منجر به تدوین تئوری‌هایی می‌شود که نمی‌توانند همه‌ی مشاهدات را توضیح دهند.

از این رو، صِرف این که پیش‌بینی‌های یک تئوری، کامل نباشند، منجر به کنار گذاشتن آن تئوری نمی‌شود. البته خطای پیش‌بینی، مهم است، زیرا، تحقیق بر روی آن، منجر به بهبود تئوریِ پذیرفته شده می‌شود. خطاهای پیش‌بینیِ نظام‌مند، یا همان تناقض‌ها در یک تئوری موجود، اغلب، منجر به ایجاد و پذیرش یک تئوری کاملاً جدید می‌شوند.

 

ماهیت شواهد

به دلیل تمرکز بر پیش‌بینیِ طبقه‌ای از پدیده‌ها و پذیرش وجود خطای پیش‌بینی، محققان، شواهد مخالف ناشی از مشاهدات اندک را به راحتی نمی‌پذیرند. آنان نگرانند که شواهد مخالف (خطای پیش‌بینی) مربوط به مشاهدات پرت باشد. نتیجتاً محققان همواره ترجیح می‌دهند که از نمونه‌های بزرگ برای آزمون معنی‌داریِ آماریِ فرضیه‌هایشان استفاده کنند.

البته، شواهدِ مخالف ناشی از مشاهدات اندک، نباید نادیده گرفته شوند. نخست به این دلیل که در برخی مواقع، این شواهد، تنها شواهد در دسترس هستند، و کاچی به از هیچی. دوم این که اگر این شواهد مخالف، با نتایج مطالعاتِ سازمان یافته‌ی استفاده کننده از نمونه‌های بزرگ ناسازگار باشند، این تناقض می‌تواند راهی برای بهبود تئوری پیش پای محققان بگذارد.

 

معیارهای موفقیت یک تئوری

اگر هیچ تئوری کاملی، وجود ندارد، پس ما چگونه از میان چند تئوریِ ناقص، یکی را انتخاب کنیم؟ موفقیت یا بقای یک تئوری را چه چیزی تعیین می‌کند؟ یک عامل اصلیِ بقا، ارزش تئوری برای کاربرِ آن است. 

کاربران می‌خواهند اثرات تصمیمات‌شان را پیش‌بینی کنند. ارزش یک تئوری برای این منظور، بستگی دارد به

(1) هزینه‌ی خطای پیش‌بینی برای کاربر

(2) هزینه‌ی استفاده از مدل.

برای مثال، فرض کنیم دو تئوری باشند که نکول در بازپرداخت وام را پیش‌بینی می‌کنند و هر دو هم خطا داشته باشند. برای برخی مشتریان خوش حساب، پیش‌بینی نکول شده و به آنان وام پرداخت نمی‌شود (خطای آلفا، خطای نوع یک)؛ و برای برخی که نکول خواهند کرد، پیش‌بینیِ نکول نمی‌شود و به آنان وام پرداخت می‌شود (خطای بتا، خطای نوع دو). یک مدل پیش‌بینی ممکن است تعداد خطای کمتری داشته باشد، اما اگر خطاهایش پرهزینه‌تر باشند (خطای بتا)، پس مدل دیگر، با وجود خطای بیشتر، برتر خواهد بود.

هزینه‌های گرفتن پیش‌بینی‌ از یک تئوری نیز در استفاده از تئوری، لحاظ می‌شوند. در مثال بالا، مدلِ دارای خطای پرهزینه‌تر، انتخاب خواهد شد اگر این هزینه با هزینه‌ی کمتر در گرفتن پیش‌بینی از مدل، جبران شود. ظاهراً به همین دلیل است که هنوز از فیزیک نیوتون برای بسیاری از اهداف استفاده می‌شود.

ارزش تئوری برای کاربر، تابعی است از

              (1) هزینه‌ی خطا در پیش‌بینی، و

                (2) هزینه‌ی استفاده از تئوری (گرفتن پیش بینی از مدل)

ارزش پیش‌بینی‌های یک تئوری، توضیح می‌دهد که چرا ما یک تئوری را کنار نمی‌گذاریم، حتی اگر خطای پیش‌بینیِ زیادی داشته باشد. اگر هزینه‌ی خطاهای پیش‌بینیِ یک تئوری از هزینه‌ی حدس‌های سلیقه‌ای، کمتر باشد، و تئوری مزبور تنها تئوریِ در دسترس باشد، استفاده از آن ادامه خواهد یافت.

هر چند ارزش پیش‌بینی‌های یک تئوری برای کاربران، بر استفاده از آن اثر می‌گذارد، اما تنها عامل موفقیت یک تئوری نیست. از آنجا که هزینه‌های خطا و کاربرد تئوری‌ها متفاوت است، برای توضیح یک پدیده، به طور همزمان، چندین تئوریِ پیش‌بینی کننده، می‌تواند وجود داشته باشد. البته معمولاً تنها یکی از تئوری‌ها مورد پذیرش عمومیِ نظریه‌پردازان خواهد بود.

در پذیرش یک تئوری بر دیگری، نظریه‌پردازان از قدرت اقناع کنندگیِ توضیحات تئوری برای پدیده‌های مورد بررسی، و نیز فراگیریِ دامنه‌ی پدیده‌های توضیح داده شده، و همچنین، سودمندیِ پیش‌بینی‌ها برای کاربران تئوری‌ها، متأثر می‌شوند. تئوری‌های بدیل، در این سه بُعد، بر سر کسب مقبولیت عمومی، با یکدیگر رقابت می‌کنند. چنان که پوپر (1959) می‌نویسد: ما تئوری‌ای را انتخاب می‌کنیم که در میدان رقابت با دیگر تئوری‌ها، پایداری بیشتری نشان دهد؛ تئوری‌ای که در یک فرایند انتخاب طبیعی، نشان دهد که بیشترین شایستگی برای بقا را دارد.

 

عوامل مقبولیت یک تئوری در نزد تئوری پردازان

                  (1) قدرت اقناع کنندگی تئوری

                  (2) فراگیری تئوری

                  (3) سودمندی تئوری برای کاربران تئوری (ارزش تئوری برای کاربر آن)

 

نقش مهم تئوری‌های رقیب

تئوری‌های رقیب بدین دلیل پدید می‌آیند که تئوری‌ها ناقص‌اند و ما نمی‌توانیم درستی یک تئوری را ”ثابت“ کنیم. تمام کاری که ما انجام می‌دهیم، آزمون فرضیه‌های برآمده از یک تئوری است. فرضیه از طریق مقایسه‌ی آن با پدیده‌های مشاهده شده، آزمون می‌شود. اگر آن فرضیه با این پدیده‌ها، سازگار باشد، فرضیه، تأیید می‌شود. همانگونه که فریدمن می‌گوید، اگر قرار بر سازگاریِ یک فرضیه با شواهد موجود است، پس همواره تعداد بی‌شماری فرضیه وجود دارد که با شواهد سازگارند. نتیجه این می‌شود که اغلب بر سر پذیرش عمومی، در مورد پدیده‌های واحدی، بین تئوری‌های بدیل رقابت وجود دارد.

تئوری‌های رقیب در آزمون یک فرضیه‌ی برآمده از یک تئوری خاص اهمیت دارند. از آنجا که همواره تعداد بی‌شماری متغیر امکان پذیر بدیل وجود دارند که ممکن است مهم باشند، تئوری رقیب می‌تواند برخی از این متغیرهای بدیل را برجسته کند. آنگاه می‌توان در هنگام بررسی متغیرهای بیان شده در تئوریِ تحت آزمون، این متغیرهای بدیل را نیز بررسی کرد. در غیر این صورت، هیچ دلیلی برای ترجیح یکی از متغیرهای بی‌شمارِ بدیل، بر دیگری وجود نخواهد داشت.

اگر تئوری بدیلی نباشد، هیچ ضرورتی ندارد که اثر متغیرهایی غیر از متغیرهای بیان شده از سوی تئوریِ تحت آزمون، بررسی شود. اما اگر تئوری‌های رقیبی وجود داشته باشند، ما می‌توانیم، متغیرهای مهمِ آن تئوری‌های رقیب را هم بررسی کنیم. معمولاً در این هنگام، محقق تلاش می‌کند شرایطی را پیدا کند که تئوری‌های رقیب، پیش‌بینی‌های متفاوتی می‌دهند تا بتوان هر تئوری را آزمون و آن‌ها را مقایسه کرد.

پس وقتی که صحبت از بهترین نرم افزار حسابداری پیش می آید باید اول معیارها را بسنجیم. آیا برای فروشگاههای کوچک دنبال بهترین نرم افزار حسابداری هستیم یا برای یک کارخانه صنعتی بزرگ؟

 

از نظر شما بهترین نرم افزار ، نرم افزاری است که کار با آن ساده است یا نرم افزاری است که امکانات بیشتری دارد؟ ایندو معیار با هم تا حدودی در تضاد هستند. زیرا نرم افزار ساده دارای امکانات کم و نرم افزار با امکانات زیاد پیچیده است.

 

یکی از بهترین نرم افزارهای حسابداری موجود در بازار برای کسب و کارهای بزرگ ، از نظر ما نرم افزار حسابداری باتیز است. یعنی به نظر بنده،  جزء 10 نرم افزار برتر است. دلایل اینکه چرا بنده فکر می کنم که نرم افزار حسابداری باتیز جزء بهترین نرم افزارهای حسابداری بازار ایران است را در زیر می آورم تا شما خود قضاوت نمایید:

 


منبع : گروه نرم افزار حسابداری و اتوماسیون اداری ارگس
این خبر توسط گروه نرم افزار حسابداری و اتوماسیون اداری ارگس برای سایت آماده شده است